چرخ فلک. قسمی از اسباب سرگرمی که دائرۀ بزرگی است و بر آن جایگاههائی آویخته شده که هر تن بریکی از آن جایگاهها نشیند و آن دائره بر گرد خویش عمودی یا افقی گردد. دائرۀ بزرگی از چوب و جز آن که بگرد خویش گردد و بر آن خانه ها آویخته است که در هر خانه یک یا دو تن نشینند و آن دائره چون گردان شود همه آن خانه ها را بگردش آرد. رجوع به چرخ فلک شود، قسمی آتش بازی که بر حلقه هائی از چوب و مانند آن کنند که گاه سوختن آن حلقه ها چرخیدن گیرند وآنرا در قدیم چرخ میگفته اند. قسمی آتش بازی که چون چنبری باشد و هنگام سوختن بگردد. رجوع به چرخ فلک شود، آسمان و فلک. رجوع به چرخ فلک شود
چرخ فلک. قسمی از اسباب سرگرمی که دائرۀ بزرگی است و بر آن جایگاههائی آویخته شده که هر تن بریکی از آن جایگاهها نشیند و آن دائره بر گرد خویش عمودی یا افقی گردد. دائرۀ بزرگی از چوب و جز آن که بگرد خویش گردد و بر آن خانه ها آویخته است که در هر خانه یک یا دو تن نشینند و آن دائره چون گردان شود همه آن خانه ها را بگردش آرد. رجوع به چرخ فلک شود، قسمی آتش بازی که بر حلقه هائی از چوب و مانند آن کنند که گاه سوختن آن حلقه ها چرخیدن گیرند وآنرا در قدیم چرخ میگفته اند. قسمی آتش بازی که چون چنبری باشد و هنگام سوختن بگردد. رجوع به چرخ فلک شود، آسمان و فلک. رجوع به چرخ فلک شود
قطعه چوبی است استوانه ای که هر دو سرش را سوراخ کنند یا دو سوراخ در دو سوی آن ایجاد کنند و ریسمانی از آن دو سوراخ بگذرانند و معلمان آن طناب را که دو سرش در دو سوراخ چوب بند شده است گرد هر دو پای طفل بازی گوش افکنند و تاب دهند تامحکم شود آنگاه بر کف پای او چوب زنند: در این تازه مکتب برای کتک ز باران و باد است چوب فلک. طغرا (از آنندراج). رجوع به فلک شود
قطعه چوبی است استوانه ای که هر دو سرش را سوراخ کنند یا دو سوراخ در دو سوی آن ایجاد کنند و ریسمانی از آن دو سوراخ بگذرانند و معلمان آن طناب را که دو سرش در دو سوراخ چوب بند شده است گرد هر دو پای طفل بازی گوش افکنند و تاب دهند تامحکم شود آنگاه بر کف پای او چوب زنند: در این تازه مکتب برای کتک ز باران و باد است چوب فلک. طغرا (از آنندراج). رجوع به فلک شود